ابوالصلاح حلبی

آزاد دائرۃ المعارف، ویکیپیڈیا سے

تقی بن نجم الدین بن عبید اللہ حلبی المعروف ابو الصلاح حلبی فقیہ اور متکلم شام کے شہر حلب[1] میں پیدا ہوئے.ان کی تاریخ ولادت مصدقہ و معلوم نہیں، تاریخ وفات سے اگر حساب کیا جائے تو غالباً ان کی پیدائش چوتھی صدی ہجری کے وسط میں سال 347 کی نکلتی ہے۔ابوالصلاح حلبی کی شہرت اور نام وری ان کی وہ علمی تصانیف ہیں جن سے تاریخ کے بہت سے جیّد علما، محدثین، اساتذہ اور مصنفین نے استفادہ کیا، ان لوگوں میں علامه مجلسی، شهید اول، شهید ثانی، علامه حلی جیسی نابغہ روزگار شخصیات اور بہت سے دیگر محققین و مصنفین شامل ہیں۔ اگرچہ ان کی تصانیف کا بیشتر حصہ ضائع ہو گیا لیکن جو باقی بچا وہ فقہ اور کلام میں ان کی عظمت کا نشان ہے۔

حصول علم[ترمیم]

ابتدائی تعلیم اپنے آبائی ملک سے مکمل کرنے کے بعد وہ ملک عراق کے شہر بغداد میں موجود شیعہ اکابر علما سے تحصیل کے لیے گئے اور وہاں سید مرتضی، شیخ طوسی اور سلار بن عبد العزیز کے حلقہ درس میں شامل رہے۔ شام سے عراق تک ابوالصلاح کے علمی سفروں کی تعدا تین بیان کی گئی ہے۔

اساتذہ[ترمیم]

ابوالصلاح کے حالات زندگی اور بیان سے معلوم ہوتا ہے کہ انھوں نے کم از کم تین مرتبہ شام سے عراق کا سفر کیا اور بغداد کے بڑے اساتذہ کے حلقہ درس میں شامل رہنے کا اعزاز پایا.[2]

ابوالصلاح کے بیان کے مطابق جن شیوخ و اساتذہ سے انھوں نے تحصیل علم اور دورہ حدیث کیا ان کے نام درج ذیل ہیں:

شاگرد[ترمیم]

  • ابو الحسن ثابت بن اسلم حلبی[7]
  • ابو القاسم بن براج[8]
  • عزالدین عبد العزیز طرابلسی[9]
  • محمد بن علی کراجکی[10]
  • ابومحمّد ریحان بن عبدالله حبشی[11]
  • عبدالرّحمن بن احمد نیشابوری[12]
  • الداعی بن زید حسینی آوی[13]
  • تراب (تواب) بن حسین بصروی[14]

آثار علمی[ترمیم]

ابوالصلاح حلبی نے بے شمار علمی و تحقیقی مقالہ جات اور بہت سی فقہی اور کلامی کتب تصنیف کیں اس کے علاوہ انھوں نے علم طب پر بھی کتابیں لکھیں۔ ابوالصلاح کی تصانیف دو حصے ہیں۔

الف) وہ کتب جن کا کوئی نسخہ موجود نہیں لیکن مورخین اور شارحین نے ان کا تذکرہ کیا ہے ، جیسے:

  • البدایة (علم فقه)
  • تدریس الصحة (علم طب)
  • التلخیص (علم فقه)
  • التهذیب
  • الشافیة
  • دفع شبه الملاحدة
  • شرح الذخیرة (در علم کلام)[15]
  • العمدة (در علم فقه)
  • الکافیه
  • اللوامع
  • مختصر الفرائض الشرعیة
  • المرشد فی طریق التعبد
  • المعراج (در علم حدیث)[16]

ب) وہ تصانیف و تالیفات جن کے قلمی نسخے بھی موجود ہیں اور کچھ ان میں سے طبع بھی ہو چکی ہیں، جیسے:

  • الکافی فی التکلیف[17]
  • تقریب المعارف[18]
  • البرهان علی ثبوت الایمان[19]

وفات[ترمیم]

ابوالصلاح سال 447 ہجری -قمری کو شام کے شہر حلب میں فوت ہوئے اور وہیں مدفون ہیں۔ [20]

حوالہ جات[ترمیم]

  1. شهری است قدیمی که سابقه بنای آن به قرن‌ها پیش از اسلام باز می‌گردد. حلب در سال 15 ه‍.ق. توسط مسلمانان فتح شد. ناصر خسرو درباره حلب می‌گوید: «حلب را شهری نیکو دیدم. باره‌ای عظیم دارد و قلعه‌ای عظیم، ہمه برسنگ نهاده. به قیاس چندِ بلخ باشد. ہمه آبادان و بناها بر سر ہم نهاده و آن شہر باجگاه است میان بلاد شام و روم و دیار بکر و مصر و عراق و از این ہمه بلاد، تجّار و بازرگانان آنجا روند.» (سفرنامه ناصر خسرو، ص 14).
  2. مقدمه تقریب المعارف، ص 112.
  3. سید مرتضی از شاگردان مشهور شیخ مفید است و در فقه، کلام، اصول فقه، ادبیات عرب و بسیاری دیگر از علوم آن دوران، صاحب نظر بود و در بیش‌ترین موضوعات، تألیفات ارزشمندی داشت. سید مرتضی شاگردان فراوانی تقدیم جامعه اسلامی کرده‌است که بسیاری از آنان ستارگان درخشان جهان تشیع به‌شمار می‌روند. سید مرتضی به ابوالصلاح حلبی عنایتی خاص داشت و وی را نماینده خود در سرزمین حلب قرارداد. هرگاه مردم حلب از سید مرتضی سؤال و استفتاء می‌کردند، در پاسخ می‌گفت: عندکم التّقی؛ ابوالصلاح در بین شماست. از قراین بر می‌آید که ابوالصلاح هنگام حضور در درس سید مرتضی، خود عالمی فاضل بود که برای تکمیل اندوخته‌هایش و عرضه آموخته‌هایش بر سید، به عراق سفرکرد. (ریحانة الادب، ج 7، ص 161؛ الفهرست، ص 44).
  4. وی که سرآمد شاگردان سید مرتضی بود، یکی دیگر از استادان ابوالصلاح است. در یکی از تألیفات رجالی‌اش، به نام ابوالصلاح اشاره کرده و تصریح نموده که وی در مجلس درس او حاضر شده‌است. (رجال الطوسی، ص 457).
    این‌که شیخ طوسی از شاگردان خود به عنوان یکی از بزرگان رجال یاد می‌کند، عظمت و بزرگی مقام علمی ابوالصلاح را می‌رساند. محدث نوری عقیده دارد که ابوالصلاح جانشینی و نیابت شیخ طوسی را نیز در سرزمین شام به عهده داشته‌است. (مستدرک الوسایل، ج 3، ص 480). از ہمین رو «خلیفة الشیخ» نیز ہمانند خلیفة السید از القاب حلبی است.
  5. وی از شاگردان مبرّز سید مرتضی است و در غیاب او، مجلس درس او را اداره می‌کرد. ابوالصلاح از شاگردان او بود و مقام نیابت او را نیز در حلب به عهده داشت. (اعیان الشیعه، ج 2، ص 635؛ دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 414).
  6. فقیهی فاضل و شاعری فصیح بود که از استادانی ہمچون سید مرتضی روایت می‌کند. جبرئیل بن اسماعیل قمی، پدر شاذان بن جبرئیل از راویان محدث بصروی است. به گفته افندی اقوال فقهی او در منابع استدلالی فقه شیعه ہمچون مدارک الاحکام نقل شده‌است. «المعتمد»، «المفید» و دیوان شعر از آثار اوست. ابوصلاح حلبی در «تقریب المعارف» در فصل مربوط به معجزات محمد باقر از وی حدیث و روایت نقل می‌کند.
  7. وی از معروف‌ترین شاگردان ابوالصلاح بود که پس از وفات استاد، بر جای او نشست. ثابت بن اسلم در علوم مختلف صاحب نظر بود و کتابی در توضیح قرائت عاصم و مطابقت (مقصود قرائت قرآن به روش عاصم است) آن با قرائت قریش نوشته است.
  8. ابن برّاج در مصر متولد شد و چون مدت زیادی قضاوت طرابلس را بر عهده داشت به طرابلسی مشهور شد. در درس سید مرتضی نیز حاضر شد و هفت سال از او بهره علمی برد. پس از مدتی، به نیابت از استاد دیگرش، شیخ طوسی، راهی شام شد و در طرابلس اقامت کرد و به قضاوت پرداخت. در فقه شیعه، هرگاه از «قاضی» یاد می‌شود، مقصود ابن برّاج است. (اعیان الشیعة، ج 3، ص 635؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 3، ص 95).
  9. وی پس از ابن برّاج، قضاوت طرابلس را بر عهده گرفت. (تقریب المعارف، مقدمه، ص 14).
    بیشتر سندهای روایاتِ تألیفات ابوالصلاح، به عزالدین بازمی‌گردد. روایات عزّالدین از ابوالصلاح، در سندهای گوناگون محدثان و فقیهان امامیه ہمچون علاّمه حلّی و شهید اول به چشم می‌خورد. (روضات الجنات، ج 4، ص 205).
  10. ابوالفتح کراجکی از فقیهان بزرگ نیمه اول قرن پنجم هجری است. وی از شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی نیز کسب دانش نموده‌است. کراجکی به شهرهای شام، فلسطین و مصر که محل حکومت خلفای فاطمی بود، سفر کرد و سال‌ها در رمله، طرابلس، طبریه، دمشق، حلب و چند شہر دیگر اقامت کرد تا مبانی مذهب امامیه را ترویج کند. (مفاخر اسلام، ج 3، ص 327؛ روضات الجنات، ج 6، ص 213).
  11. او فقیه و محدث است و از ابوالصلاح و کراجکی روایت کرده‌است. سیوطی و ابن حجر در وصف او گفته‌اند: از فقیهان بزرگ امامیه در دیار مصر بود.
  12. او از محدثان بزرگی است که برای شنیدن روایت، به کشورهای اسلامی مسافرت کرد و در ری اقامت کرد؛ لذا به رازی نیز شهرت دارد. بیش از 3000 محدث در درس او شرکت می‌کردند. (دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 414؛ اعیان الشیعة، ج 7، ص 464).
  13. وی از ابوالصلاح و بعضی دیگر از محدّثان روایت می‌کرده است. (تقریب المعارف، مقدمه، ص 14).
  14. او فقیه و محدّث است و از ابوالصلاح روایت می‌کرده است. (معجم رجال الحدیث، ج 3، ص 376).
  15. الذخیرة، تألیف سید مرتضی است.
  16. روضات الجنّات، ج 2، ص 113؛ تقریب المعارف، مقدمه، ص 20.
  17. موضوع این کتاب، تکلیف الہی است. وی در این کتاب، تکلیف شرعی و مباحث فقهی را اصل قرار داده و مباحث اعتقادی را به گونه‌ای مختصر و به عنوان مقدمه‌ای بر مباحث فقهی، آورده است. ابوالصلاح در این کتاب، شیوه‌ای نوین در فصل بندی ابداع کرده‌است که با توجه به آثار فقهی پیشین امامیه، بی‌نظیر است. در آثار فقهی امامیه که در قرن پنجم تألیف شده‌اند، شباهت‌هایی با «الکافی» دیده می‌شود که نشانگر رواج و تداول این کتاب در عراق و شام است. (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 5، ص 610؛ قاموس الرجال، ج 2، ص 415). کتاب الکافی، اخیراً به کوشش رضا استادی منتشر شده‌است.
  18. این کتاب که دومین تألیف موجود ابوالصلاح است، به ہمّت آیت‌الله استادی منتشر شده‌است. موضوع این کتاب علم کلام و مسایل اعتقادی است. دانشمندان و بزرگان متعددی از این کتاب نام برده و آن را مورد توجه خود قرار داده‌اند. (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 5، ص 611).
    تنها نسخه خطی موجود از این کتاب، در کتابخانه آیت‌الله مرعشی در قم وجود دارد که ناقص است و بخش‌هایی از آن مفقود شده‌است. تاریخ کتابت این نسخه 191 صفحه‌ای، قرن یازدہم هجری است.
  19. سومین تألیف از آثار موجود ابوالصلاح، درباره علم کلام است. این تألیف مختصر است و تاکنون به چاپ نرسیده‌است و به صورت نسخه خطی در کتابخانه آستانِ قدس رضوی در مشهد و کتابخانه آیت‌الله العظمی حکیم در نجف موجود است. نسخه‌ای از این کتاب در قرن هشتم هجری، توسط «حسن بن الحسن دیلمی» در ضمن اعلام الدین نوشته و نگهداری شده‌است. ابوالصلاح در این نوشته مختصر، توحید و عدل را بررسی کرده و مسایلی را بیان کرده‌است که به عقیده وی، باور داشتن آن‌ها سبب نجات و عدم اعتقاد آن‌ها موجب کفر می‌گردد. (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 5، ص 611؛ اعیان الشیعة، ج 3، ص 635).
  20. اعیان الشیعة، ج 3، ص 634؛ معجم رجال الحدیث، ج3، ص 377؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 5، ص 608.